عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوونعشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
بهراد پسرک شیرین مابهراد پسرک شیرین ما، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

بردیـــ♥ـا و بهــ♥ــراد در آیینــ♥ــه

مامانی و وروجکها😊

1396/4/21 17:26
نویسنده : مامانی
260 بازدید
اشتراک گذاری
بردیا و بهراد من...
خوشگلای مامانی این روزها شما دو تا دارین تند تند بزرگ میشین و من همه ی دقایق زندگیم با شما پر شده...داشتن شما بزرگترین محبتیه که خدا به من داشته.گاهی فکر میکنم با این اعصاب داغون و ضعیف لایق داشتن شما نیستم.از اینکه بعضی وقتا خیلی دعواتون میکنم خیلی غمگینم...امیدوارم خدا منو ببخشه.پسرای خوشگلم شما دو تا خیلی با هم مهربونین و خیلی امیدوارم که در آینده تکیه گاه و همراه همدیگه باشین...
از این روزها براتون بگم:دیروز از سفر برگشتیم.مامانجون و بابا جون و دایی علی چند روزی مهمون ما بودن بعدشم با هم رفتیم گرگان خونه خاله حاتی.که خیلی به شما خوش گذشت.از چهارم تا چهاردهم شمال بودیم.خونه پدری من.اونجا هم که حسابی بهتون خوش میگذره.آقا بردیا که همش با خاله فاطی و یا توی کوچه با امیررضا و بقیه...بهرادمم که توی حیاط و آب بازی و ...خلاصه همه چی خوب و عالی.بعدشم رفتیم اصفهان .شانزدهم عروسی عمو مجتبی بود که اونجا هم واقعا عالی بود و مخصوصا به بردیام خوش گذشت.دو روزم شیراز بودیم.بعدشم برگشتیم.الان عکسای شمال و بعدش هم عکسهای اصفهان و شیراز رو میذارم.
دوستتون دارم فرشته های من
بردیا و بهراد بی نظیر من








باغ وحش



سد فریمان





رشت گردی





سد فریمان









حرم



پارک فومن































مغازه عمو ابوذر











مشغول بازی با دایی علی





مطالعه



توسکستان





رود خانه پشت خانه پدری



دریا















ماسال

عاشقتونم
پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)