عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوونعشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
بهراد پسرک شیرین مابهراد پسرک شیرین ما، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

بردیـــ♥ـا و بهــ♥ــراد در آیینــ♥ــه

تغییر عنوان وبلاگمون...

1393/3/21 22:58
نویسنده : مامانی
606 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم.....کاملا بی دلیل در آستانه ی اتمام چهارسالگیت تصمیم گرفتم اسم وبلاگتو عوض کنم.امیدوارم از این اسم خوشت بیاد.شاملو _ حافظ عصر ما _ شاعر مورد علاقه ی من و شعرهاش همدم لحظه های عاشقانه ام بوده و هست و اسم جدید وبلاگت رو از شعر " آیدا در آیینه " ی او برداشت کردم:

تا در آیینه پدیدار آیی

عمری دراز در آن نگریستم

ای پری وار در قالب آدمی

که پیکرت جز در خلواره ی ناراستی نمیسوزد

حضورت بهشتی ست

که گریز از جهنم را توجیه می کند؛

دریایی که مرا در خود غرق میکند تا از همه ی گناهان و دروغ شسته شوم:

بردیـــــا در آیینـــــــه

چند روز دیگه وبلاگمون سه ساله میشه

عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون تا این لحظه ، 3 سال و 11 ماه و 25 روز سن دارد

  صور فواصل للمواضيع

پسندها (8)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان ایمان جون
22 خرداد 93 12:16
مبارک باشه , اسم قشنگیه منم میخوام عنوان وبلاگمونو عوض کنم ولی نمیدونم چی بذارم , به هم فکریت نیاز دارم به نظر تو چی بذارم که هم قشنگ باشه و هم مناسب حال؟؟؟
مامانی
پاسخ
مرسی گلم.فکر میکنم
الهام مامان امیر علی جون
22 خرداد 93 16:27
چه انتظار عجيبي تو بين منتظران هم عزيز من چه غريبي ! عجيب تر آن كه چه آسان نبودنت شده عادت چه بي خيال نشستيم نه كوششي ، نه تلاشی فقط نشسته و گفتيم : خدا كند كه بيايي
رومینا آبجی آرمان
24 خرداد 93 17:51
سلام بردیا جونم. دلم برات تنگ شده بود. منو آرمان دوباره اومدیم. به ما سر بزن و ببخش که چند وقت نبودیم
رومینا آبجی آرمان
24 خرداد 93 17:53
سلام بردیا جونم. منو ارمان دوباره اومدیم. دلم برات تنگ شده بود. به ما سر بزن
مامان کارن
25 خرداد 93 10:35
مبارکه خیلی قشنگه ((بردیا در آیینه ))
مامان نازنین جون
25 خرداد 93 12:05
مبارک باشه عزیززززززززززم ،اسم قشنگیه
مامان رها
25 خرداد 93 14:55
خصوصى دارى گلم راستى اگه پست رمز دار داشتى خوش حال ميشيم رمزو به ما هم بدى
مامان مریم
4 تیر 93 10:25
و عشق را کنار تیرک راه بند تازیانه می زنند عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد... روزگار غریبی است نازنین... آنکه بر در می کوبد شباهنگام به کشتن چراغ آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد... برای شما نازنینم