عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوونعشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره
بهراد پسرک شیرین مابهراد پسرک شیرین ما، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

بردیـــ♥ـا و بهــ♥ــراد در آیینــ♥ــه

دیگه انگیزه ندارم...

1392/4/23 18:58
نویسنده : مامانی
1,016 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرک بلای من...

از روزی که اومدیم اینجا تصمیم گرفتم حسابی بهت برسم و جبران روزهای نبودنم رو برات بکنم بلکه این وزنت یه تکونی بخوره. ولی....

بفرمایید ادامه ی مطلب

هر روز برات به قول خودت کباب رستوران درست میکنم و یه عالم خوراکی های دیگه...تا اومدی یه ذره جون بگیری و یه پر گوشت بهت اضافه بشه مریض شدی.سرما وردی و تب کردی اونم توی تابستون.نمی دونم چرا اینجوری شدی.الان دیگه خوب شدی اما دیروز و پریروز و پریشب منو کشتی.بیشتر از چهل درجه تب داشتی.تا صبح دوتاییمون بیدار بودیم.صبح هم با بابا جون بردیمت دکتر که گفت :گلوت چرک کرده و باید پنی سیلین بزنی.منم که در نبود بابایی هیچ اعتماد به نفسی ندارم و با کوچکترین تلنگری اشکم در میاد، اصلا قبول نکردم وبه دکتر گفتم دارو بده.شماهم از قبل سفارش کرده بودی که : اگه آمپول داد حسابشو برس...خلاصه آمپول نزدی ولی داروی چرک خشک کن و شیاف داد که خدارو شکر حالت خوب شد.نمی دونم دکترا چرا سریع میرن سراغ آمپول.الان خوشحالم که نذاشتم بیخودی آمپول بخوری.

قیافه ی مریضتو قربون.

 

بردیا

 

دوباره تمام گوشت تنت آب شد .صورتت باریک شده و گردنت مثل نی قلیون.خالا خودت بگو بازم انگیزه ای میمونه واسه آدم.اولین بارت که نیست هربار یه کم جون میگیری دوباره مریض میشی و میرسی به همون وزن قبلی.البته ، مامانی ، ناشکری نمیکنم.خدارو شکر چهار ستون بدنت سالمه و عیب و نقصی نداری.اگه زبونم لال.....ولش کن.تورو خدا دیگه مریض نشو.

اینم عکس خونه ای که دایی علی برات ساخته و خیلی دوسش داری

بردیا

 

اینجا هم داری تو تب میسوزی ولی خاله فاطی رو مجبور کردی که تو رو تبدیل به دختر کنه.ببین چشاتو.بمیرم برات الهی.هسسسسسسسسسسستی من.

 بردیا

اینم عکس « لچِِّ قربان » . نفهمیدی چی گفتم؟ خب...در زبان شیرین گیلکی لچ یعنی نک.قربان هم که یعنی فدا.وقتی برنج تازه خوشه میزنه.کشاورزای گیلکی بهش میگن : لچ قربان.یعنی قربون خوشه هات..

برنج

خیلی خوشگله مگه نه.قابل توجه بابایی.این گوهره...

 

بردیا

اینم بردیامون که اعصاب نداره..

بردیا

 

ودر آخر...همدمم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

مامان ایمان جون
23 تیر 92 19:39
آدم میره پیش خونوادش یه خورده دلش وا شه, یه خورده خوش بگذرونه ولی مگه این بچه ها میذارن از چش آدم در میارن

فکر کنم دکترای شمالی علاقه ی زیادی به آمپول دارنپارسال هم که ایمان تو شمال مریض شد سریع آمپول پنی سیلین داد,منم مثل تو نذاشتم بزنه و خوشحالم که نزد.

ایشالا دیگه بردیا مریض نشه و بقیه روزا خوش بگذرونین

امیدوارم زودتر به عشقت برسی


خیییییییییلی ممنون جاری جوووووووونم


می می
24 تیر 92 0:05
مامان راضیه
24 تیر 92 1:22
آخی بمریم براش چقدر چشماش مریضن توی اون عکس
مامانی حتما واسه پسرمون تند تند اسفند دود کن اصلا هر روز صبح که پا میشی چایی دم کنی یکم هم اسفند دود کن چشمش می زنن
ایشلاازاین به بعد بهتون خوش میگذره توی این همه زیبایی
خیلی از اون کلمه لچ قربان خوشم اومد یه چیز جدید یاد گرفتم دستت درد نکنه
دوستم جون شوشوی من فقط هفته ای دو روز پیشمه ببین چقدر سخته می فهمم چقدر الان غصه داری
ایشالا زودی میاد پیشت

ممنون عزیزم.

مامان الی
24 تیر 92 12:40
آخییی ای جوونم
همه بچه ها تا بزرگ بشند هزاربار مریض میشوند امیدوارم بدیا جون همیشخ سلامت و شاد باشه
بوس به این کوچولوی مهربیون


ممنون خاله جووون
مامان حسام كوچولو
24 تیر 92 16:07
همين كه مامان با تدبيري هستي و به پسرت رسيدگي مي كني و در زمان سلامتيش بهش تقويتي مي دي باعث مي شه وقتي مريض مي شه زود از پا در نياد. و خداي نكرده كارش به بيمارستان نمي رسه. نا اميد نشو و مثل قبل به پسرت برس تا همسرت بياد. انشالله

حق با شماست دوستم
پگاه مامان آرتین
24 تیر 92 16:33
عزیزم ایشالا دوباره تپل تپل می شه.آتینم هفته پیش مریض بود ویک هفته ما آواره دکترا بودیم .نگران نباش ببوسش وحسابی بش برس.
مامانی خسته نباشی


ایشالا هیچ بچه ای هیچ وقت مریض نشه.چشم خاله جون
پرهام ومامانش
24 تیر 92 23:06
ان شالله دیگه مریض نشی ومریضی از همه بچه ها درو باشه
خیلی مراقب خودت باش
ولی خودمونیم خیلی تغییر کردی که دخمل شدی!!
ولی بردیا یه چیز دیگه است


موافقم...
مسیحا
25 تیر 92 0:34
قربونشون برم این بچه ها مگه میزارن یه دقیقه راحت باشی و بهت خوش بگذره ، همش باید تو استرس سلامتیشون باشی ، انشالا بردیا جون سالم و سرحال بشه و مث همیشه خندون


واقعا...
ریحانه(مامان پارسا)
25 تیر 92 9:04
سلام مامان جون ایشاا... که حالش بهتر میشه پارسای من هم هفته پیش همین مشکل براش پیش اومده بود و یه هفته کامل تبش با هیچی پایین نمی اومد الهی بمیرم بچه من هم تو این یه هفته آب شد


الهی.ایشالا همیشه سلامت باشه
مامان عرفان
25 تیر 92 11:15
تمام زیبایی ها با یک دنیا مهربانی پیشکش وجود آسمانیست که همتا ندارد


بوس
الی
25 تیر 92 14:15
سلام اگر دنبال یه سایت لباس زنونه و بچگونه می گردین که هم لباساش خوشگل باشه و هم قیمت مناسب یه سر به این سایت بزنید خواهش مندم اگر خرید انجام دادین نام معرف رو الهام 690 وارد کنید ممنون http://mercato.ir/
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
26 تیر 92 0:21
همشهری جون سلام
تی جان قربان بشم
تی بلا می سر بگیری
تی پاره تن مریض بوسته عیب ندانه خوب بونه




تی بلا می سر....مرا حال بدایی
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
26 تیر 92 2:54
سلم...خاخور جان خوب ایسی ؟؟

راستی تی پسر ویسین رای جمع بودی نفر چندم ایسی مو نفر 6 ببوم
راستی هر کسی تونه 3 ته کد و با یکته موبایل ارسال بکنه
هر کس بوتی بگو می کد م ارسال بکنه می کد 199 ایسته تی دست درد نکنی
مونم می سعی و کنم تی ویسین رای جمع کنم

مه بی خبر ننی ....


چشم عزیز جان...
محمد جهرمي
26 تیر 92 8:32
سلام ان شالله هميشه سالم و تندرست باشه برديا جان بازهم خدا را شكر زود خوب شده اميدوارم زود سرحال بشه


ممنون.
ابجی (آرمان)
26 تیر 92 17:11
الهی بمیرم . ایشالله سریع خوب شی گلکم


خدا نکنه...ممنون
رضوان مامان رادین
26 تیر 92 17:50
بردیا خاله خوب شدی؟؟زودتر خوب خوب شو و حسابی بخور تا مامان انگیزشو از دست نده دیگه


بهترم...چشم خاله جون.
مامان آرش و آیناز
26 تیر 92 18:28
سلام
انشالله که همیشه سالم و تندرست باشید بردیا جون هم مریض نشه
خوشحال میشم بهم سر یزنی و تبادل لینک کنیم

ممنون...البته با افتخار.
مامان عرفان
27 تیر 92 10:46
برديا جان ايشالا هيچوقت مريض نشي


مرسی خاله جون
مامان عرفان
27 تیر 92 10:47
دختر بودن هم بهت مياد خاله .
الهام مامان علیرضا
27 تیر 92 15:18
سلام سلام
بی خیال فکر مریضی و بی حالی
از طبیعت لذت ببرید عزیزم
ایشالا بردیا جون سلامت باشه همیشه و خوشحال
دلم خیلی هوای طبیعت و کرد
ایشالا همسری زود بیاد پیشتون
راستی چه جاری های مهربونی هستید شماها


آره خاله جون.ما با شما موافقیم.راست میگی.جاری من ماهه.خیلی حواست جمعه ها
مامان حنانه زهرا
27 تیر 92 18:01
سلام گلم.وقتی ادم این بچه های طفل وعصومو میبینه اونم اینجوری چیگرش اتیش میگیره.ایشالله که خو بشه وتپل تپل شه گلم
لطفا هر وقت اپ شدی خبرم کن.دخترم نمیذاره خودم تک تک سر بزنم


ممنون...چشم.
مامان یاسمن و محمد پارسا
27 تیر 92 18:21
الاهی بمیرم چقدر چشمای خوشگلت گود افتاده خدا را شکر که الان خوبی مامانی خوب کردی منم با پنی سلیلین مخالفم سعی می کنم تا حد ممکن استفاده نکنم فقط یکبار برا یاسمن زدیم2 3 سال پیش خدای نکرده مریض شند فقط داروعزیز دلم زود تپل شومامان مهربونت غصه نخوره ایشالاه بابای هم زود بیاد پیشتون


مامان کوثری
1 مرداد 92 11:30
آخی خیلی ناراحت شدم عزیزم دیگه بچه همینه درسته ادم میتونه بیشتر بهشون برسه ولی مریضی پیش میاد به فکر لاعریش هم نباش بچه زود با یه تب لاغر میشه و دوباره بعد از پایان بیماری باید خوب تقویت بشه تا زودی خوب بشه انشاالله همیشه سالم باشه


آره ديگه.مامامانا بايد همش در حال رسيدگي باشيم...
مهرنوش مامان مهزیار
1 مرداد 92 13:51
عزیزم چه بی حال بوده وقتی بچه مریض میشن مامان هزار بار به خودشون میگن کاش من مریض میشدم . میدونم چه حالی داشتی .
تو هم که مثل منی و طاقت دوری از شوشو رو نداری


مریم
10 مرداد 92 16:30
بااجازه تون من شما رو لینک کردم
مامان یسنا
28 آذر 92 8:09
ما خیلی وقته شما رو لینکیدیم . شما نمیخای یه سری به ما بزنی آیا؟؟!!!!
مامانی
پاسخ
چشم در اسرع وقت