عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوونعشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
بهراد پسرک شیرین مابهراد پسرک شیرین ما، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

بردیـــ♥ـا و بهــ♥ــراد در آیینــ♥ــه

پیش دبستانی....

1394/7/4 10:01
نویسنده : مامانی
726 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک شیرینم

الان گذاشتمت مهد و برگشتم خونه.صبح ساعت هفت بیدارت کردم و با ذوق و شوق فراوان آماده شدی و با هم پیاده رفتیم.چون از قبل قول گرفته بودی که حتما پیاده بریم و شعر بخونیم.تمام طول مسیر رو هم سخنرانی کردی و شیرین زبونی....توی مهد بردنت داخل کلاس پیش دو و منم نیم ساعتی توی دفتر نشستم و تماشات کردم.مربیتون خانم مریم شفاهی خیلی خانم مهربون و خوبی به نظر می رسیدن.امیدوارم دوسش داشته باشی.من از این مامانای استرسیم و میترسم نگرانیهای بی موردم روی تو تاثیر بذاره.نمی دونم باید همیشه همراهت باشم تا خلای حس نکنی یا بذارم رو پای خودت بایستی و مرد بشی.....امروز که روز اوله خودم بردمت.میخواستم خودم بیام دنبالت ولی گفتی که دوست داری با سرویس برگردی...دلشوره دارم...

الان که خیلی دلم گرفته.جات خیلی خالیه.قربون شیطونیها و بلبل زبونیهات بشم من عزیز مادر.الهی  همیشه سالم و شاد باشی حتی اگه کنارم توی خونه نباشی...

سر راه رفتم برات بیست تا تیله خریدم که جایزه امروزت باشه.چند روز پیش پولاتو جمع کرده بودی و رفته بودی سر کوچه تیله بخری ولی به قول خودت یادت اومده بود که نون نداریم و با پولات نون خریده بودی.وقتی برگشتی و نون رو تو دستت دیدم نمی دونی چه حس بی نظیری داشتم....خدا تورو برامون نگه داره مرد کوچیک خونه...

این روزا شدیدا منتظر یه اتفاق خوبی که چون تا الان چیزی ازش اینجا نگفتم این چند روزم صبر میکنیم...

عاشقانه تا همیشه ستاره قلب مامان می مونی

به قول خودت : شاه شمشاد قدان , خسرو شیرین دهنان

مامان فدات

پسندها (6)

نظرات (9)

مامان گل پسر
4 مهر 94 10:14
ايشالا روزي برسه كه مامان راهي دانشگاهت بكنه برديا جون
مامانی
پاسخ
ایشالا.ممنونم عزیزم
عمه عاطفه
4 مهر 94 15:06
عمه فدات.چه اقا شدی ماشالله.
مامانی
پاسخ
رضوان
12 مهر 94 12:13
به به بسلامتی..مبارک باشه...دقیقا منم مثل شما خیلی استرس و دلشوره دارم..از الان واسه سال اینره که رادین میره پیش... اون خبر خوبتون چیه...خیلی من بی طاقتم آخه
مامانی
پاسخ
ما مادرا فقط بلدیم جوش بزنیم دیگه
خاطره
14 مهر 94 12:30
خوش آمدید دوباره به وبلاگتون بردیا جون خیلی آقا شده انشاا... سالم وسلامت باشه
مامانی
پاسخ
زینب (مادر آرتین)
15 مهر 94 21:32
سلام چقدر مردشده پسرکوچولو ما انشالله خدا حفظش کنه
مامان نی نی
20 مهر 94 9:53
سلام خوبید،کجایید کم پیدایید؟دلمون تنگتون شده.
زهرا مامان ایلیا جون
21 مهر 94 3:45
سلام عزیزم . خصوصی تو چک کن لطفا
بابای امیر
22 مهر 94 21:02
با سلام و احترام خیلی وقته که سر نزده بودم و بردیا جونو ندیده بودم ماشالله حسابی بزرگ شده و مدرسه برو شده ضمنا تولد گذشته اش هم مبارک باشه چه ژستی هم گرفته پسر خوب همواره پایدار باشید
مامانی
پاسخ
خیلی ممنون از لطفتون
خاطره
16 آبان 94 11:47
مبارک باشه بسلامتی بردیا جون هم از تنهایی دراومدند انشالله سالم وتندرست باشند