عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوونعشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره
بهراد پسرک شیرین مابهراد پسرک شیرین ما، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

بردیـــ♥ـا و بهــ♥ــراد در آیینــ♥ــه

پنی سیلین...

1392/7/20 8:24
نویسنده : مامانی
469 بازدید
اشتراک گذاری

کوچولوی مامان...

                     عروسک مامان...

                                          پسر مامان...

فدای چشمات بشم.خوبی؟همون طور که از عنوان این پست فهمیدی, بالاخره این پنی سیلین نامرد رو نوش جون کردی و دیگه مقاومت من فایده ای نداشت.چند روز میشه که سرما خوردی و کمی آّبریزش داشتی.منم بهت شربت سرماخوردگی میدادم.چون تب و عفونت نداشتی ما هم دکتر نبردیمت.اما این دو شب اخیر خیلی بینی ات کیپ شده بود و نمیتونستی نفس بکشی.با گریه از خواب بیدار میشدی و از اون بینی ناز و خوشگل و بوسیدنیت خون میومد.واسه همین دیروز بردیمت دکتر.اینجا توی فریمان روزهای تعطیل دکتر نیست و ما مجبور شدیم ببریمت اورژانس.اینم از مضرات زندگی در شهر کوچیکه دیگه.من و بابایی به خاطر کارمون اینجاییمو قرار گذاشتیم وقتی زمان مدرسه رفتنت رسید بریم مشهد زندگی کنیم.خلاصه....کلی واسه دکتر شیرین زبونی کردی و منم التماس کردم که آمپول ننویسه , اما فایده نداشت و دکتر گفت برای خودت بهتره که زودتر خوب بشی , چون مهد هم میری بچه های دیگرو مریض نکنی....

با بابایی قرار گذاشته بودین که اگه دکتر برات آمپول نوشت و شما گریه نکردی برین و یه اسباب بازی به انتخاب خودت بخری و اگه فقط دارو داد همین جوری بیایم خونه.وقتی فهمیدم باید آمپول بزنی بهت گفتم : مامانی به فکر اسباب بازی باش.گفتی : نه ممنون...به فکر خونه ام...

خلاصه دوتا آمپول زدی یه پنی سیلین و یه دگزا.نمیدونی چقد مرد بودی.خودت رفتی روی تخت دراز کشیدی و شلوارتو باز کردی.من صورتمو به صورتت چسبوندم و بابایی هم پاتو نگه داشت.وقتی آمپول میزد خیلی آروم فقط میگفتی : آخ..وای....فدات بشم الهی.من که بند دلم پاره شده بود.ولی تو واقعا مرد بودی.مثل دایی علی , خیلی مغروری و در این موارد اصلا حاضر نیستی ضعف نشون بدی.بعدش بهت گفتم اگه دوست داری گریه کن و تو هم با یک بغض معصومانه ای یه ذره گریه کردی و گفتی : چرا دوتا بود؟؟؟قربونت برم .سر ظهر جمعه همه ی مغازه ها هم تعطیل بود و نتونستی چیزی بخری و قراره که  امروز که بابایی میاد دنبالت برین بخرین.

پسرم...بردیای من..تو شاهکار خلقتی...

هر وقت خواستی بدونی چند تا دوستت دارم

انگشت بذار رو نبضت

اون موقع می بینی دوست داشتنم تمومی نداره

اینم پسرک مریض من :

عشقم بردیا

فدای اون چشما و دستای بی حالت بشم

 

چقدر دلم بارون میخواد.....


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (34)

فاطی
20 مهر 92 9:46
الهی قربونت برم
فاطی
20 مهر 92 9:47
فدات بشم مرد بزرگ
فاطی
20 مهر 92 9:48
_____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥______________________ ___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥___________________ __♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥........____ ۝۝۝۝۝_____ __♥♥♥♥-...-♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.._۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ __♥♥♥---------♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝____ __♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥......۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝___ ___♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝____ ____♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ______♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ________♥♥♥♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝۝_____ __________♥♥♥♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝۝_____ ____________♥♥♥.۝۝۝۝۝۝۝____ _____________♥.۝۝۝۝۝۝._____ _____________♥.۝۝۝۝_________ _____________۝۝۝______________
فاطی
20 مهر 92 9:49
\¸.•´¸.•*´¨) ¸.•*¨) ¸.•´¸.•*´¨) (¸.•´ (¸.•` * ¸.•´¸.•*´¨) ¸.•*¨) **(¯`Two´•.¸ ¸.•´´Hearts¯ `,+.* ’ *..`’ °´..`’ °´.*’ °´..`’ °´..`’ °´. ___####___#### .`-.´.+` ´° _##____#_#____##`,+.*.*´ #_______#________# `+.*` #____My_________# `,+.*`.° _#_____Heart______# `,+.*`,+. __#____________# `,+.*`,°*`’ _____#_______# `,+.*`,+.*`,+. _______#___# `,+.*`,+.*`,+.*’ _________# `,+.*`,+.*`,+.*` ’ *..`’ °´..`’ °´.*’ °´..`’ °´..`’ °´. *'. .¸ ¸.• ’ *..`’ °´..`’ °´.*’ °´..`’ °´..`’ °´. ___####___#### .`-.´.+` ´° _##____#_#____##`,+.*.*´ #_______#________# `+.*` #____Your________# `,+.*`.° _#______Heart_____# `,+.*`,+. __#____________# `,+.*`,°*`’ ° _____#_______# `,+.*`,+.* _______#___# `,+.*`,+.*`,+.*’ _________# `,.*`,+.` ’ *..`’ °´..`’ °´.*’ °´..`’ °´..`’ °´ ...¸.•´¸.•*´¨) ¸.•*¨) (¸.•´ (¸.•¸.•´ ( `•.¸ `•.¸ ) (.•´ *´¨) ¸.•´¸.•*´¨) ¸.•*¨) (¸.•´ (¸.•` " •.¸`'•.¸ ¸.•'´ ¸.•'´) +++++++++(¨`•.•´¨) (¨`•.•´¨)++++++++++
فاطی
20 مهر 92 9:50
____________000000____________000000 __________000000000000______000000000000 ______000000000000000000__000000000000000000 ____00000000000000000000000000000000000000000 ___00000000000000██000000000██00000000000000 __000000000000000██000000000██000000000000000 _0000000000000000██000000000██0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000___000000000000000000000___0000000000 __000000000___000000000000000000000___000000000 ___000000000___0000000000000000000___000000000 _____000000000___000000000000000___000000000 _______00000000____00000000000____00000000 __________0000000_______________0000000 _____________0000000000000000000000000 _______________000000000000000000000 __________________000000000000000 ___________________000000000000 ______________________000000 _______________________
مامان عرفان
20 مهر 92 12:07
خدا بد نده . واي چرا پسملي نازه ما مريض شده ؟؟؟؟
مامان عرفان
20 مهر 92 12:08
آفرين به آقا برديا . ماماني ديگه آقا برديا مرد شده . نبايدم گريه كنه .
مامان عرفان
20 مهر 92 12:08
دست مامان و باباي مهربون هم درد نكنه كه برات اسباب بازي خوشگل مي خرن . خوب جايزه ي يك همچين شيرمردي بايد هم عالي باشه .
بهار
20 مهر 92 18:28
سلام شما قالب وبلاگ سفارشی نمیخواین؟ http://ghalebe-weblog.blogfa.com
مامان آبتین
20 مهر 92 19:32
خدا بد نده عزیزم. من و آبتین هم هردومون درگیر سرماخوردگی هستیم . بمیرم بچه ها آمپول رو دوست ندارن اما بعضی وقتها چاره ای نیست
معصومه
20 مهر 92 23:42
من به دوستی با شما افتخار میکنم فقط حالم خرابه همین بردیا رو ببوس دعای من به آسمون نمیره پس نمیتونم دعا کنم براش ولی آرزو میکنم خوب بشه
مامان راضیه
21 مهر 92 0:10
آخ الهی بمیرم وای عکسش و دیدم خیلی ناراحت شدم چقدر بیحال شده قربونش برم زودی خوب میشه ایشالا این فصل خیلی بده همه بچه ها مریضن آفرین مردکوچولو که اینقدر قوی بودی خیلی مراقبش باش مامانی و ببوسش
مامانی درسا
21 مهر 92 2:32
آخی عزیزم بلا ازت دور باشه گلم انشاالله همیشه سلامت و شاد باشی
مامان عرفان
21 مهر 92 8:40
آقا بردياي ما حالش خوب شده ؟؟؟؟

ممنون خاله جوونی...بهتره.
مامان عرفان
21 مهر 92 8:41
ايشالا هميشه سالم باشي قهرمان .
مامان عرفان
21 مهر 92 8:41
تفنگت هم خيلي قشنگه خاله جووون .
ستاره زمینی
21 مهر 92 8:52
عزیزم بلا بدور باشه گل پسری شیر مردخاله. دست مامانی بابایی درد نکنه . گلم مرد شده نبادم گریه کنه قربون معصومیتت برم که وقتی مریض میشید دل ادم ریش میشه.
ستاره زمینی
21 مهر 92 8:53
وای خاله منم از امپول خیلی میترسم هر وقتم خدایی نکرده مریض میشم خواهش میکنم قرص و کپسول بنویسند.
الهام مامان علیرضا
21 مهر 92 10:05
آفرین به این گل پسر قوی که حتی با خوردنِ پنی سیلین گریه نمی کنه
مامان نیایش
21 مهر 92 12:33
عزیزم بلا بدور ایشالا هرچه زودتر خوب بشی گل پسر مامان
طاقبستان کرمانشاه/بیستون کرمانشاه
21 مهر 92 14:48
سلام دوستان با مجموعه تفریحی توریستی باغ پرندگان کرمانشاه بزرگترین در خاورمیانه بروزم خوشحال میشم بهم سربزنی باغهای دیدنی کرمانشـاه:1-باغ پرندگان کرمانشاه2-باغ گلها کرمانشاه3-باغ راه غربی(کمربندی غربی)4-باغ راه شرقی(کمربندی شرقی) و... دیدنیهای کرمانشـاه:1-طاقبستان وپارک کوهستان2-بیستون کرمانشاه3-تکیه معاون الملک4-تکیه بیگلربیگی5-بازارسنتی کرمانشاه6-سراب نیلوفر7-باغ پرندگان کرمانشاه8-باغ گلها کرمانشاه9-مسجد عمادالدوله10-غارقوری قلعه کرمانشاه بزرگترین غارآبی آسیا11-معبد آناهیتا و..... سوغات کرمانشاه:نان برنجی-نان خرمایی-کاک-روغن کرمانشاهی و... غذاهای کرمانشاه:دنده کباب-خورشت خلال کرمانشاه-آش عباسعلی-سیب پلو و...
❤دو نیمه قلبم❤
22 مهر 92 1:01
ایشالله همیشه سلامت باشی روزت مبارک گل پسر
مامان ایمان جون
22 مهر 92 8:03
الهی بمیرم,دو تا آمپول وحشتناک و دردناک یک جا!!!!!!!!!! ایشالا این مرد کوچولو هیچوقت دیگه مریض نشه
پگاه مامان ارتین
22 مهر 92 10:27
عزیزم ایشالا تن نازت محتاج طبیبان مباد.امیدوارم زودزود خوب بشی. آرتین منم سرماخورده وسرفه داره امان ازبیماری بچه ها.ببوسش دوست خوبم
فرزانه مامان آرین مهر
22 مهر 92 16:20
عزیزم خیلی ناراحت شدم انشالله که زود خوب خوب بشی پسر شجاع ودوست داشتنی
مامان سجاد و ساجده
22 مهر 92 20:11
بمیرم الهی این فصل پاییزو زمستون اومد که همیشه بند دل ما مامانا پاره بشه که ای وای بچه مریض شد قربون این مرد کوچیک برم ایشالله که هیچوقت دیگه مریض نشی
مامان حسام كوچولو
23 مهر 92 1:39
اي جانم انشالله زودتر خوب بشي
مامان آرش و آیناز
23 مهر 92 1:46
عزیزمممممم خدا بد نده الان چطوره مامانی ؟؟؟؟ پس خوشملمون خوب شده؟؟؟ تو عکس مشخصه چقد حالش بد بوده انشالله زود زود خوب میشی خاله جون فدات بشه
بهار مامانه برسام
23 مهر 92 4:54
الهی من بمیرم...خیلی ناراحت شدم نازی پسر خوشگلمون ..قربونش برم ولی خودمونیم مامانی چه دل و جراتی دارید که آمپول پنسیلین برای پسری زدید چون الان با این داروهای تقلبی اصلا صلاح نیست آمپول خصوصا پنسیلین زده بشه خیلی خدا بهتون رحم کرده خدا جون شکرت ...شکر که گل پسر نازمون رو حفظ کردی الهی فدات شم که اینطور بی حالی مامانی گل الان بهتر شده خوشگل پسرمون؟ براش دعا میکنم زودتر خوب بشه خانمی بهش عسل بده،لیمو تند تند بهش بده،دارچین دم کن بده بخوره خوبه نعناع دم کن بخورش بده بینیش باز بشه یا دارچین رو بخور بده بینیش باز بشه گلم میدونم خودت استادی ولی تا میتونی براش سوپ مقوی با انواع سبزیجات مثل هویج+ذرت+نخودفرنگی و سیب زمینی و ... درست کن بده نوش جان کن شیر داغ رو توش عسل بریز بده عسل پسرمون نوش جون کن و اگه میتونی کلا روزی یه قاشق به عسل پسرمون عسل (البته عسل طبیعی) بده نوش جان کنه کمتر به سرماخوردگی مبتلا میشه عزیزم خیلی ناراحت شدم گل پسرمون رو مریض دیدم انشاالله که هرچی زودتر خوب بشه مامان گل دستت دردنکنه که لطف کردی و به ما سر زدی قربون محبتت عزیزم به خدا میسپارمتون ((گلم منو از حال پسری باخبر کنی ممنون میشم))
مامان عرفان
23 مهر 92 8:48
سلام خانومم . خوبي؟؟ برديا جون چطوره ؟؟ بهتر شده ؟؟ ايشالا كه ديگه كسالتش كلا برطرف شده اين شيرمرد كوچولوي ما .
ღ مونا مامان امیرسام ღ
23 مهر 92 10:02
عزززززززززززززیزم دوباره داره هوا سرد میشه و سرما خوردنا شروع شد ااای جان نه به فکر خونه ام افرین به بزرگ مرد کوچک که برای امپول گریه نکرده
مامان یاسمن و محمد پارسا
23 مهر 92 13:07
الاهی فدای پسرقوی و زرنگم بشم من
مامان ایدین
26 مهر 92 2:43
الهی عزیزم تو هم مریض شدی خدا یا خودت مراقب بچه هامون باش
سارا مامان محمدرضا
28 مهر 92 3:16
ایشالله که هر چه زودتر خوب خوب شی بردیا طلایی. وای این دو تا حرفش خیلی بامزه بودکه در جواب شما گفت: نه به فکر خونه ام و چرا دو تا بود. خندم گرفت. خیلیییییی با نمکی بردیا. راستی عکس بی حالت روی مبل تفنگ بدست هم خیلیییی نازه. آخی کلا بدنش بیحاله. نازی. ایشالله خوب میشی گلم. آفرین که مثه یه مرد قوی هستی و مغرور. خوشم اومد که خودت رفتی روی تخت و آمپول زدی نه به زور. آفرین. بوووووووس واسه با نمک خاله.