عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوونعشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره
بهراد پسرک شیرین مابهراد پسرک شیرین ما، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

بردیـــ♥ـا و بهــ♥ــراد در آیینــ♥ــه

روزت مبارک بهترینم...

1392/7/16 18:39
نویسنده : مامانی
553 بازدید
اشتراک گذاری

کودک نازنین من...

تمام کودکان سرزمین من...

روزتـــــــــــــــون مبــــــــــــــارک

 

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

پسرک ناز و خوشگلم...

این روزا وقتی از مدرسه میام اصلا  انرژی ندارم و فقط بوسه های تو و بوی شیرین دهن تو به من توان میده.الهی که خدا تورو همیشه برام نگه داره.کلاسم خیلی شلوغه و بچه ها خیلی گستاخ و شیطونن.اصلا حوصله و انگیزه کلاس رفتن ندارم.مدیرمون بهم قول داده که یه کاری بکنه.برام دعا کن...

همه ی سعیمو میکنم تا بتونم لحظه های خوبی با تو داشته باشم.من بعد از نهار میخوابم و تو کنارم بازی میکنی البته با بابایی و وقتی بیدار میشم میگی : مامانی من آروم بودم تا خوب استراحت کنی.الهی من فدای اون درک و فهمت بشم...

بعدش تمام وقتم با تو میگذره.با هم ظرف میشوریم با هم غذا درست میکنیم و با هم بازی میکنیم...

خدا کنه راضی باشی....دوستت دارم...اینم کادوی کوچولویی به مناسبت روز کودک که تورو یک دنیا خوشحال کرد:

بردیا

اینم ادامه کارهای تو باهوش مادر :

بردیابردیا

بردیابردیا

اینم رنگ با ماژیک.هنوز خیلی ماهر نشدی.همش عجله میکنی.فدای دستات بشم :

بردیابردیا

اینم یه روز که حوصله ات سر رفته بود و بردمت توی حیاط آرد بازی :

بردیا

بردیا

بردیا

اینم خودت انتخاب کردی :

متحركة لسبونج

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com ۩۞۩Orkut Image

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
16 مهر 92 19:15
سلام شیطونک نازنینم خوبی عزیزم روزت مبارک
عزیزم یه هدیه ناقابل برات دارم

http://www.niniweblog.com/upl/iliyaboy/13812469776.jpg

ببخشید زیاد خوب نشده عجله ای شد


خیلی ممنون گلم...ولی باز نمیشه.
مامان ایدین
16 مهر 92 20:24
---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(*)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ ____________$$$$$$ روز جهانی کودک مبارک
مامان کارن
16 مهر 92 21:02
روزت مبارک گل پسر
مامانی کسرا
16 مهر 92 23:32
با بهتربن آرزو ها روزت مبارک عزیزم تو واقعا باهوشی که اینقدر قشنگ رنگ کردی
مامان آرش و آیناز
16 مهر 92 23:42
گل پسری روزت مبارک ای جانم بازم خوبه وقتی میخوابی سروصدا نمیکنه تا استراحت کنی
مامان عرفان
16 مهر 92 23:55
عزیزم رووووووووووووووووووووووووووووووووزت مبارک
مامان عرفان
16 مهر 92 23:56
آرد بازی وااااااااااااای خدای من چه حالی میده
مامان بردیا قلقلی فلفلی
17 مهر 92 13:26
سلام عزیزم روزت مبارک
سارا مامان محمدرضا
17 مهر 92 13:44
آفرین چه پسر خوب و باهوشی هستی. آفرین به تو که میذاری مامانی استراحت کنه و تو کاراشم بهش کمک میکنی. کی میشه محمدرضا هم این کارا رو بکنه. روزت هم مبارک باشه گل پسر ناز و مهربون.
سارا مامان محمدرضا
17 مهر 92 13:45
مامانی بردیا گلی منم با 4 تا پست جدید آپم. به ما هم سری بزن. بوووووس
معصومه
17 مهر 92 15:59
عزیزم روزت مبارک خوشگل خاله خانوم خانوما شما خوبی؟چه خبر از زندگی؟ ایشالله که خوب و خوشید بووووس
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
17 مهر 92 20:21
http://www.niniweblog.com/upl/iliya2/13813351377.jpg

عزیزم ممنونم.خیلی خوشگله.



مامان ایمان جون
17 مهر 92 21:59
بردیا جون با یه روز تاخیر روزت مبارک ایشالا همه چی درست میشه خواهر , غصه نخور.
الهام مامان علیرضا
18 مهر 92 15:06
بردیای عزیزم روزت مبارک ببخش که دیر شد عزیزم عکس هات خیلی قشنگه قربون اون حوصله ات که مثل علیرضا یه سره در حال سر رفتنه
مامان مهدیار
18 مهر 92 17:41
شاپرکم روزت مبارک بردیا جون معلومه خیلی پسر خوبی هستی که میزاری مامانی استراحت کنه و مراعاتش رو میککنی ماشالله برای خودت مردی شدی عزیزم رنگامیزیت خیلی خیلی قشنگ بود دست مامانی درد نکنه که به شما فرصت این جور بازی کردن ها رو میده خیلی قدر مامانت رو بدون
مامان آبتین
19 مهر 92 9:01
منم روز کودک رو به بردیا جون تبریک میگم ماشاا..به پسر خوب که مامانشو درک می کنه و اجازه می ده استراحت کنه .مامانی منم درست مثل شمام وقتی از سر کار میام اینقدر خسته ام که نای حرف زدن ندارم
مامان آبتین
19 مهر 92 9:05
عزیزم من از آردبازیش خیلی خوشم اومد تصمیم گرفتم منم به آبتین جون آرد بدم بازی کنه آخه من تا حالا خودم خمیر درست می کردم بهش میدادم اما به نظرم خودش با آرد بازی کنه بهتره
عمه مریم
19 مهر 92 13:53
سلام حکیمه جون. خوبین؟ واقعا دلم برات کباب شد. من درکت می کنم. اولش منم کلاسمو مثل یک فاجعه می دیدم اما وقتی قبول کنی که باید تا اخر معلم کلاس باشی کارت راحت تر میشه. کم کم بچه ها با قانون و روش تو آشنا میشن, تو هم کلاسو تو دستت می گیری. بچه های من الان بهتر شدن و به شلوغی اول سال نیستن. تو هم مطمئن باش می تونی. می دونم که می تونی. بردیای عزیزمو ببوس. چه زبونی داره شیطون! این خانواده بهترین و محکمترین دلیل برای موفقیت تویه.

سلام عزیز دلم.شما خوبین؟از دلداریت خیلی ممنونم.سختی کار و پایه بودن و آشنا نبودن من با این مدل تدریسه.البته حق با توئه الان کمی بهتر شده.من فقط نگران اینم که نتونم خوب به بچه ها برسم و براشون وقت بذارم.میدونی که من از سمبل کاری بیزارم...آره واقعا خانواده خوب و شوهر خوبی که درکم میکنه و مدام بهم انگیزه میده ، نعمت بزرگیه.خواهر گلم امیدوارم شما هم موفق باشی.خوش به حال شاگردات که معلم ناز و مهربونی مثل تو دارن
مامان نيايش
20 مهر 92 7:24
سلام ببخشيد با كمي تاخير روزت مبارك گل پسر مامان
مامان راضیه
21 مهر 92 0:14
چه بازی خوبیه این آرد بازی خوب شد یادمون دادی کیان بیشتر شن بازی می کنه که همه اش باید بگم نکن دهنت با آرد خیلی بهتر دستت درد نکنه خاله با این بازی خوبی که یادمون دادی
مامان سپهر
27 مهر 92 8:00
چه ايده ي خوبي ماماني برديا... آردبازي...خيلي برام جالب بود