عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوونعشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
بهراد پسرک شیرین مابهراد پسرک شیرین ما، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

بردیـــ♥ـا و بهــ♥ــراد در آیینــ♥ــه

این روزها...

1395/10/27 16:37
نویسنده : مامانی
313 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جانان من..

پست شبیه این زیاد داریم اینجا.بس که من سرم شلوغه و وقت کم میارم و نمیتونم اینجارو به روز کنم...

احساس میکنم در حق بهرادم خیلی کم لطفی میکنم که خاطراتش رو لحظه به لحظه ثبت نمیکنم اما تریجیح میدم اندک وقت کنار هم بودن و بیکار بودنمو با خودش صرف کنم تا به روز کردن خاطراتش.باری اینجا نوشتن همیشه وقت پیدا میشه اما برای لمس لحظه های شیرین بزرگ شدنتون وقت کمه و شما خیلی تند دارین بزرگ میشین.بهرادی که علاقه ی شدیدی داره که برامون سخنرانی کنه ولی کلمات زیادی بلد نیست و بیشتر ادای حرف زدن در میاره.هرچی بهش میگیم که تکرار کنه فقط میگه : داداااااااااش.عمه , بابا و ماما کلمه های دیگرشه.البته روزی هزار بارم میگه من من من من...عاشق داداششه و یکسره سر بردیا رو از رو تکلیفاش بلند میکنه تا بهش نگاه کنه و باهاش بازی کنه.عاشق شکلاتم هست و علاقه ی وافری هم به بابایی داره....و بردیا...نازنین دلبر من .داره باسواد میشه.بیرون از خونه چشمش به هر چی میفته هجی میکنه و میخونه.چه کیفی داره دیدن باسوادیش.عاشق خانم معلمشه.و پسر نمونه ی کلاس.این آقا هم عاشق داداششه و برای شاد کردن و خندوندنش هر کاری میکنه.کسی هم حق نداره از گل نازکتر به داداشش بگه.شکر خدا تا الان نه حسادتی اطش دیدم و نه اذیتی.من که گفتم پسرم مثل باباش مهربونه.بعضیاااا گفتن حالا واستاااااچشمک

خب دیگه وقتم تموم شد چون بهرادی بیدار شد.تا بعد...به زودی...

I Love You

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)