عشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوونعشق رویایی من ،تمام زندگی من و بابایی ،بردیا جوون، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره
بهراد پسرک شیرین مابهراد پسرک شیرین ما، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

بردیـــ♥ـا و بهــ♥ــراد در آیینــ♥ــه

پسرک شیطون من...

1392/1/26 19:21
نویسنده : مامانی
393 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامانی...

تازگیها خیلی خیلی شیطون شدی.کلا کنترل ناپذیر شدی.یه وروجک خرابکار.خیلی کارای عجیب غریب میکنی.مثلا آب میریزی توی اتو.کل صورتتو با وسایل آرایش رنگ میکنی.اسباب بازیهاتو همه جا پخش میکنی و هرچی بهت میگیم بی توجهی میکنی و یا سریع قهر میکنیاما من وبابایی هیچ وقت برای تربیت تو کوتاهی نمی کنیم و درمونده نمی شیم.از دیروز تصمیم گرفتیم نسبت به این کارات بی تفاوت باشیم.بیشتر بهت محبت کنیم و حواسمون بهت باشه تا فرصت خرابکاری پیدا نکنی...امیدوارم موفق باشیم...

بردیای بی نظیر من

                       عاشقانه دوستت داریم

بعد از یک روز طولانی سر و کله زدن من و تو با هم , این تنها کاری بود که تو رو چند لحظه آروم یه جا نشوند....قربونت برم من عزیز دلم...................باقالی پاک میکنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

رضا
27 فروردین 92 9:51
سلام آقا بردیا...سال نو مبارک.بابا و مامان خوبن؟رسیدن بخیر..مثل اینکه تعطیلات حساب خوش گذشته..عمه مریم سلام می رسونه.تو هم مامان و بابا رو سلام برسون.به امید دیدار
ممنون عمو جونی.ما همه خوبیم.امیدوارم شما هم خوب باشین.دلمون خیلی براتون تنگ شده.به عمه خیییییییییلی سلام برسونین.
ارغوان
28 فروردین 92 18:14
مامان روژینا
28 فروردین 92 23:51
آخی هزار ماشاا... بچه به این خوبی مامانی کلی هم که کمکت می کنه چرا می گی بچمون شیطونه ؟الهی فدات بشم خالهههههه
ابجی (آرمان)
29 فروردین 92 20:46
الهی عزیزم. یعنی این قدر شیطون شدی
زهره مامان آریان
1 اردیبهشت 92 17:02
امان از خرابکاریهاشون. واقعا خیلی باید صبور بود.خیلی تو حرف راحته اما یه موقع هایی من که واقعا کم میارم
مهدیه
6 اردیبهشت 92 19:24
سلام ممنون از اینکه به وبلاگ مادرانه سر زدین اگه تمایل به ثبت خاطره ی ززایمانتون دارین، خاطره تون رو در یک پست جداگانه در وبلاگ خودتون ثبت کنید و بعد از اینکه به ما خبر دادین، ما خاطره رو در وبلاگ مادرانه با نام و آدرس وبلاگ خودتون کپی می کنیم!