مهد کودک بردیایی
سلام نازدونه مامانی... بلاخره مهدکودک رفتن تموم شد.صبح زود بیدار شدن تموم شد.و ایشالا ویروس گرفتنم تموم شد... از یک سال و سه ماهگی گذاشتمت مهد.همیشه برای زهراجون دعا میکنم که ایشالا خوشبخت باشه.من برای پیدا کردن یه مهد و مربی خوب تمام شهرو زیر پا گذاشتم.یه روز که دیگه ناامید شده بودم ، تو مهد گلهای زندگی زهراجون دیدم.شما تو بغلم گریه میکردی.زهرا جون اومد طرفمون و تو رو ازم گرفت تو خیلی راحت رفتی تو بغلش.تورو برد تو حیاط و تو اصلا گریه نکردی.دوستش داشتی و من تقریبا با خیال راحت تو رو بهش سپردم....الان دو ساله که زهرا جون پرستار شماست و فقط به خاطر تو شده مربی نوپاها...سال دیگه هم قراره بیاد خونمون و تو رو نگه داره... ...