اولین های بردیایی
برای اولین بار اولین لبخند تو :صبح روز هفده مرداد سرسفره صبحانه توی بغل بابایی در حالی خندیدی که ما بیست ویک روز واسه لبخندت انتظار کشیدیم. خنده با صدای بلند : سه ماهه بودی یک دور غلت کامل زدی : چهار ماهه بودی توانستی بنشینی : در پنج ماهگی شروع به...